خیال شاعر گیتی صلاحی نژاد (چکاوک)
خیال شاعر گیتی صلاحی نژاد (چکاوک)
در خیالم نگاهای میشی اَش را حس می کنم
حرکتی استوار
هیئتی متفاوت
دستانش را گشود
گویی قصدش متوقف کردن زمان بود.
با درخشش ستاره آرام شدم
بسان لاک پشتی که کائنات را بر پشت حمل می کند
زندگیم اینگونه بود،اما او خروشان
می ترسم قدم بردارم، اما او می تاخت
هزار فکر و خیال برای هر گامم،
اما او اول گام بر می داشت بعد فکر
دلم برایش تنگ شده
بغض را گلویم را می فشارد
زمان متوقف،نفسم حبس
ودر سکوتم می سرایم
دایره می شوم
چرخ می زنم
در تنگنای نفسم ستایشش می کنم،
چقدر دلتنگش شده ام
دلتنگ، دلتنگ…
شاعر : گیتی صلاحی نژاد (چکاوک)
مازندران رامسر
بیشتر بخوانید
درمانگر شاعر فرزانه مراسلی
انگور خنده شاعر فردوس اعظم
ماهى درياى طوفان شاعر كارن مقدم
رسیدن به عشق نویسنده مژگان بوربور
بیوگرافی و شعرهای خارجی