شعر وطنم شاعر محسن مرادی مصطفالو خوانش شعر فریبا شکرالهی
شعر وطنم شاعر محسن مرادی مصطفالو خوانش شعر فریبا شکرالهی
قلم گرفته در کفم ، گل و بهار می کشم
شب کویر و دشت را ، ستاره دار می کشم
شمال را ارس ، خزر ، جنوب را خلیج فارس
به قله های زاگرس ، طنین یار می کشم
ستم کند اگر کسی ، ستم بر او عدالت است
سر گناه پیشه را ، به پای دار می کشم
به گنج های رفته ات به دست ناکسان ، قسم …
به پای هر خرابه ات ، حصار مار می کشم
چه رودها که خشک شد ، تنت کویر دردها
وطن ، تو را به دفترم ، بنفشه زار می کشم
اگر چه می دهد تو را به باد ، دست دشمنان
برای حفظ مرز تو ، ز خون حصار می کشم
به طفل های بی پدر ، به اشک های بی اثر
به خصم دشمنان قسم ، تو را هوار می کشم
ز شرق تا به مغربت ، صدای دلخوشی بلند
به گوش عابران شب ، نوای تار می کشم
کهن دیار خاطره ، حریر پوش راه شب
غم تو را به دوش خود ، به افتخار می کشم
شاعر : محسن مرادی مصطفالو
خوانش شعر : فریبا شکرالهی
تنظیم : اکبر ترکان
دانلود دکلمه شعر وطنم
بیشتر بخوانید بشنوید
شعر حسرت پرواز شعر آغوش خیال شاعر بهناز پالیزبان
شعر تو کیستی شاعر فریدون مشیری خوانش شعر ایلدا بختیاری
شعر میلاد مسیح شاعر نازنین محسنی خوانش شعر فلور فرشچی
جوراب کاموایی نویسنده فرشته محمودی خوانش متن مرتضی خدام
شعر چه کنم؟ شاعر علیرضا بهرامی عیسی آبادی خوانش سایهبهنام