شعر غزل زندگی شاعر کوروش راد خوانش شعر باران
شعر غزل زندگی شاعر کوروش راد خوانش شعر باران
می روم از شهرتان شاید فراموشت کنم
مثل کودک های نو پا ترک آغوشت کنم
تار و پودِ شعر را با حسِّ نابم بافتم
وقتِ آن شد در هوای سرد تن پوشت کنم
درک کن آخر مرا این درد دوری می کُشد
سایه ام قسمت نشد تا پخش بر دوشت کنم
من در آتش خوب می رقصم تماشایم کنید
گر چه می سوزد تنم حیف است خاموشت کنم
این شکایت بر خدای آسمان ها می برم
از صدای ناله هایم پنبه در گوشت کنم
من حکایت می نویسم واژه ها بازیگرند
نقش می سازم روا هم نیست مخدوشت کنم
در رگ و اندیشه ام لبریز از افسانه است
تا به مقطع در کنارم باش مدهوشت کنم
شاعر : کوروش راد
خوانش شعر : باران
دانلود دکلمه شعر غزل نامه با صدای باران
بیشتر بخوانید بشنوید
شعر نیمه شب شاعر ابوالفضل حسن زاده
شعر تکیه بر باد شاعر وخوانش شعر نسرین جهاندیده
شعر چه کردی شاعر دکتر افشین یداللهی خوانش شعر شییده
طعم زندگی ترانه سرا سیده زهرا شفیعی خوانش آرمین سمیعی
بیوگرافی شاعران نویسندگان ودکلماتورهای سایت عشق زیبا
Different language of poems