شعر دخترم شاعر علی جوکار دکلمه کاترین صادقپور
شعر دخترم شاعر علی جوکار دکلمه کاترین صادقپور
دخترم
دخترم بیا اینجا
آغوش پرمهرم تا افق آسمان بازست
آغوش من دنیای آزادی ست
قلب مرا در دستهای کوچک معصومت بفشار
درقلب آتشین من،خبری از بمب نیست
اینجا کسی بخیه ی رخ زیبایت را به جرم فقر نمی کشد
در آغوش من بخند
سینه ام شهر بازی توست
اینجا به جرم دندان درد
محکوم به سیلی وحشیانه ی پزشک نمی شوی
هرچند نام پزشک گناه نابخشوده ی ماست که به آنان بخشیده ایم
هرکس لبخند از چهره ی فرشته سانت بدزدد
تا ابد گریه ی خونین تقدیم دیدگانش میکنم
دخترم بیا اینجا
برایت جشن تولدی ازعشق و مهر به پا کرده ام
ازشاخه ی آسمان ستاره باران
ستاره ای بزرگ چیده ام
که ستاره ی محفل رنگین تولدت باشد
همان که شبها به آن چشم می دوزی
همان که گاهی درفراقش می سوزی
مادرت اینجاست
برایت بافتنی قرمزی ازگلها بافته ست
که مبادا از سوز سرمای شین آباد،صورت معصومت بسوزد
وکسی درد جانکاه نگاه دیگران راحس نکند جز خودت
درخیابان نسیم سردی می وزد
نقاشی های کودکانه ات،برای گوشهایم لالایی کودکانه سر می دهند
بیا به مهمانی آغوش مادرایثارگرت
گهواره ی اغوشش تادیدار بهشت به رویت بازست
دخترم بیا اینجا
نویسنده : علی جوکار
چهارشنبه.شیراز
۲۷/۵/۱۳۹۵
دکلمه : کاترین صادقپور
دانلود دکلمه نوشته دخترم با صدای کاترین صادقپور
اشعار بیشتر علی جوکار
شکنجه گر شاعر علی جوکار خوانش دکلمه علی جوکار فاطیما
فنجان عشق شاعر مترجم علی جوکار خوانش نگار هادی علی جوکار
دلتنگ پدر شاعر علی جوکار اجرا سهیلا صفایی سیروس ارسطونژاد
مجموعه دلنوشته های پاییز خاطرات نویسنده علی جوکار همراه باخوانش