شکنجه گر شاعر علی جوکار خوانش دکلمه علی جوکار فاطیما
بداهه شکنجه گر
گاهی دلم تنگ می شود
گاهی دل معصومم از غصه می میرد
گاهی دلم به آسمان دلت پر می کشد
تو بی رحمانه بالهای دلم را می شکنی
بی خبری
که دلم چه درد می کشد
من در دریای دلت شناورم
مثل مرغ عشقی زخمی و پرپرم
نه تو می دانی
نه دل سنگدلت ،که من در چه حالی ام
از روزی که به تو دل دادم
چو کودکی حیران در پی تو آواره و سرگردانم
بر زمین خدا،بی خدای تو می گردم
خدای تو می داند
من در چه حالی ام
انگار بی خیال ،به کنجی نشسته ،
چشمانش را بسته،
نمی بیند
که من،در پی قطره ای نگاهش ،
تشنه و آواره ی شهر عشق خیالی ام
ای فغان از درد عشقت،
غول سکوتت را بشکن
مگر نمی دانی که من در پی کور سوی امیدی ام
کلبه ی دلم را روشن کن
به مشعل نگاهت،
بدان که تا ابد از بی مهریت
نالانم
به شکنجه ی پنهان دلم
با لبخند چشمان عسلی ات
پایان ده
مگر نمی دانی به خدا رسیده،
صدای نغمه های عاشقی ام
شاعر : علی جوکار
خوانش دکلمه : علی جوکار – فاطیما
میکس و مسترینگ : فاطیما
معرفی اثر : استادسیروس ارسطونژاد
دانلود دکلمه شکنجه گر
مجموعه اشعار کوتاه شاعر مریم سلطانی
مجموعه اشعار کوتاه شاعر کیهان حکمت شعار
شعر غريب آشنا شاعر طاهره داوری دکلمه زهره رضایی
می ترسم شاعر دکتر مهوش سلیمانپور خوانش دکلمه علیرضا چولابی