بداهه بسیار زیبا گوهر نایاب شهلا شقاقی (توتیا)
گوهر نایاب (بداهه)
در هر صدفی گوهرِ نایاب نباشد
در سینه بجز یک دلِ بی تاب نباشد
اشکی که روان بر مژه دارم زغم تو
خون جگراست وُ میِ عنّاب نباشد
گفتم که به پرهیز، ننوشم می لعلت
در دیده ی بینا اثرِ خواب نباشد
شامِ سیه از شرمِ نگاهت به خیالش
گم شد به پسِ ابر که مهتاب نباشد
تا اتش جانسوزِ من اندر دلِ تو نیست
تاثیر دعا گوشه ی محراب نباشد
آن افسر و دیهیم که بر تخت عیان است
دارد خبر از رعیت و ارباب نباشد
چون کبک خرامیدی ورفتی به دیاری
ملزَم به سفرگشتم و اصحاب نباشد
اِی وای که آن هیبت عاشق چه فروریخت
افسوس که در بادیه اداب نباشد
به قلم زیبای : شهلا شقاقی (توتیا)
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
شعر تو را دیدم دلم لرزید از اشرف السادات کمانی
شعر بسیار زیبای وارث درد از محبوبه حسن نژاد
شعر بسیار زیبای قاصدک از مهدی عنایتی