دلبر جان شعر و دکلمه مژگان بختیاری
دلبر جان شعر و دکلمه مژگان بختیاری
عزیزدل رویاهای ناتمامم!
من از تو در شعرهایم هیچ سخنی نگفته ام ولی نمیدانم چرا همه دیده اند وقتی اشک میشوی درون چشمانم!
نبودنت مرگ شعر است نِق میزند برجانم…
دست و دلم به سمت نوشتن نمیرود
مفلوجِ مفلوج!!!
این روزها تا از تو می سرایم درختان دفترم آتش میگیرند با اشکهایم آبیاریشان میکنم…
بازهم تورا می یابم که شکوفه کرده ای;
در میان حس قلمم… و جاری می شوی در فضای معطر دفترم !
اضطراب روزهای شیرین دلدادگی ام!
حرامم باد اگر جز تو برکسی دل بسته باشم که دلبستگی شیرین ترین گناه دنیاست!
مختصات آغوشت حل میکند تمام ظرافتهای زنانه ام را در پیشگاه آغوش مردانه ات..
عشق جانم!
لبخندت لعنتی ترین دوستداشتنی دنیاست!
بمان ، بخند و عاشق ترم کن!
دلبرجان!
عاشق کفشهایم میشوم وقتی ارتفاعشان به زور بوسه ام را به لبهایت میرساند….
ای قرارِ شب هایِ بیقراری ام !
بی واژه میسرایمت….
و عاشقانه هایم را روی شانه هایت جامیگذارم…
شنیده ای میگویند شاعرها زود میمیرند؟!
آری….
بزودی یکی از همین روزها شعر مراخواهد کشت و از پای درخواهد آورد!
شعر و دکلمه : مژگان بختیاری (پرتو)
(بر گرفته از کتاب چهار خانه های پیراهنت)
تنظیم : سمیه زاوش
دانلود دکلمه
دانلود ویدیو دکلمه
دانلود این شعر به صورت کتاب pdf
بیشتر بخوانید
لیلی شاعر محمدرضا نظری دکلمه شعله آزاد
پرستوی مهاجر شاعر جواد الماسی دکلمه فاطیما
رقص تنهایی شاعر پرستش مددی دکلمه علی برزگر
پروانه واردورت ميگردم شعر و دکلمه کتایون جوان قهرمانلو