باران شاعر حمید مصدق دکلمه علی برزگر و سمیه
باران شاعر حمید مصدق دکلمه علی برزگر و سمیه
وای باران
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه
کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
میپرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران
باران
پر مرغان نگاهم را شست
خواب رویای فراموشیهاست
خواب را دریابم
که در آن دولت خاموشیهاست
من شکوفایی گل های امیدم را در رویا ها میبینم
و ندایی که به من میگوید
گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است
دل من در دل شب
خواب پروانه شدن میبیندمهر در صبحدمان داس بدست
خرمن خواب مرا میچیند
آسمانها آبی
پر مرغان صداقت آبیست
دیده در آینه صبح تو را میبیند
از گریبان تو صبح صادق
می گشاید پر و بال
تو گل سرخ منی
تو گل یاس منی
تو چنان شبنم پاک سحری
نه
از آن پاک تری
تو بهاری
نه بهاران از توست
از تو میگیرد وام
هر بهار این همه زیبایی را
هوس باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ بهارانم تو
شاعر : حمید مصدق
دکلمه : علی برزگر
موسیقی متن : Chris Spheeris
تنظیم : سایت عشق زیبا
دانلود دکلمه شعر باران با صدای علی برزگر
دانلود ویدیو دکلمه شعر باران با صدای علی برزگر
دکلمه : سمیه زاوش
تظیم : مهدی صالحی
دانلود دکلمه شعر با ران با صدای سمیه زاوش
بیشتر بخوانید
دلنوشته پرسید و رفت متن و دکلمه اکبر ترکان
درد شاعر پرستش مددی دکلمه علیرضا چولابی
شعر دخترم شاعر مهدی سهیلی دکلمه نگار هادی
شعر چه کردی شاعر دکتر افشین یداللهی دکلمه شییده