آتش جان شاعر اکبر باباپور دکلمه پری ساتکنی
آتش جان شاعر اکبر باباپور دکلمه پری ساتکنی
میزند آتش به جانم با دلش آن جان گداز
عشق را درمان نباشد، مطربا غم نی نواز
گر مرا هر دم به عشقش می کشاند سوی دل
عشق با دل کرده بازی ،دست بردم من به ساز
ساقیا بردیم با می خود را در پیش یار
دل به سویش برده ،اما او زما شد بی نیاز
رخنه کردم با دلم بر جسم و روحش در نهان
تا که دیدم با نگاهش برده از ما دل به ناز
در قفس با خود کردم ناله ها با یاد او
همرهی می کرد من را لحظه ها آن سربناز
خسته از دنیا شدم، می ریختم در ساغرم
کرد غم پیمانه را پر ،عشق را هم با نماز
امشب از هجران بگویم ،من چه سازم با دلم
کس نبیند جز تو آن دلداده نیکو دلنواز
شاعر : اکبر باباپور
دکلمه : پری ساتکنی (عندلیب)
دانلو دکلمه غزل آتش جان با صدای پری ساتکنی (عندلیب)
دانلو ویدیو دکلمه غزل آتش جان با صدای پری ساتکنی (عندلیب)
دانلو این شعر به صورت کتاب pdf
بیشتر بخوانید
چشم تو شاعر ستاره فرخی نژاد دکلمه نگار هادی
رفتنت شاعر عشرت مرادی دکلمه مرضیه اسفندیاری
دل دادگان شاعر ابراهیم روزبهانی دکلمه کاترین صادقپور
دلبر شاعر ایمان رضایی للری دکلمه علیرضا تقی پورکاجی