جرس کاروان شاعر شهریار دکلمه محسن محمدی نسب
جرس کاروان شاعر شهریار دکلمه محسن محمدی نسب
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق
داده نوید زندگی جاودانیم
چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده جرس کاروانیم
گوش زمین به ناله من نیست آشنا
من طایر شکسته پر آسمانیم
گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند
چون میکنند با غم بی همزبانیم
ای لاله بهار جوانی که شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانیم
گفتی که آتشم بنشانی ولی چه سود
برخاستی که بر سر آتش نشانیم
شمعم گریست زار به بالین که شهریار
من نیز چون تو همدم سوز نهانیم
(غزل شمارهٔ ۹۸ – جرس کاروان)
(متن شعر برگرفته از سایت ganjoor.net)
شاعر : سید محمدحسین شهریار (شهریار)
دکلمه : محسن محمدی نسب
دانلود دکلمه غزل جرس کارون با صدای محسن محمدی نسب
دانلود ویدیو دکلمه غزل جرس کارون با صدای محسن محمدی نسب
بیشتر بخوانید
دیوانه شاعر علیرضا شتابی دکلمه آکام
آرزوها شاعر حسین منزوی دکلمه فرزانه سیفی
پاسخ شاعر فروغ فرخزاد دکلمه سیروس ارسطونژاد
زن شاعر امیر عاملی قزوینی دکلمه محسن محمدی نسب