شعر یوسف دل و حال دل من شاعر آنجلا راد
شعر یوسف دل و حال دل من شاعر آنجلا راد
شعر یوسف دل
بی تو ای یار ندارد غزلم شور ، بیا
به سرم نیست بجز عشق تو منظور ، بیا
تو همان کوه غروری که در اندیشه ی من
فتح آن قله شده سخت تر از طور ، بیا
همه ی سهم من از عشق فقط تنهاییست
کنج این خانه شدم خسته و رنجور ، بیا
مثل آن مجرم محکوم به حبس ابدم
شده ام باز به زندان تو محصور ، بیا
هرچه فرمان بدهی حکم همان است یقین
امر امر تو و من مجری دستور ، بیا
همه ی عمر بدنبال تو ام یوسف دل
برده ای تاب مرا ای شه مغرور ، بیا
رفتی و فاصله افتاد میان من و تو
به تو هرگز نرسد دست من از دور ، بیا
چه کنم طاقت ماندن به خدا نیست مرا
کاشکی بود رسیدن به تو مقدور ، بیا ….
آنجلا راد
۹۶/۱۰/۱۶
…
شعر حال دل من
ای که از حال دل عاشق من بی خبری
کاش می شد که بیایی و مرا هم ببری
باز هم دست دلم رو شده با حال بدم
بعدِ تو عشق شده باعث هر درد سری
قسمتم بود اگر هرچه که آمد به سرم
نه گله می کنم از دست تو ، نه از دگری
رفتی و هیچ نکردی نگهی پشت سرت
تا ابد خیره شد و ماند نگاهم به دری
گل صد خاطره در دفتر عمرم پژمرد
دیگر از خاطره های تو نمانده اثری
خواستم شعر بگویم که دلت رام شود
شاید اشعار مرا قدر نگاهی بخری
سرنوشت من و تو گرچه جداییست ولی
بین ما فاصله ها هیچ ندارد ثمری
هر کجا می روی ای یار خدا همراهت
لا اقل از خودت این بار بیاور خبری !
آنجلا راد
…
شاعر : آنجلا راد
بیوگرافی شاعران ودکلماتورهای سایت عشق زیبا
بیشتر بخوانید بشنوید
مجموعه اشعار کوتاه شاعر بانو معصومه صابر
شعر من شاعر نسرین جهاندیده خوانش شعر هلن محمدنیا
اشعار مجموعه ادبی آنا بخش اول شاعر حسین حیدری رهگذر
سفره خالی شاعر محمدرضا يعقوبی خوانش آتنا حسنی علیرضا چولابی