شعر آسمان بودم شاعر مهدی میرآقایی دکلمه نگار هادی
آسمان بودم و هر لحظه زمین می خوردم
بی تو هر آینه در آینه چین می خوردم
اهل تردید نبودم تو خودت می دانی
طعنه از کشمکش شک و یقین می خوردم
باورم نیست اگر زخمی هر کینه شدم
زخم از خنجر بیهوده ترین می خوردم
خون دل خورده ام از عشق ولی می دانم
سهمم از عشق همین بود و همین می خوردم
زندگی تجربه ی تلخ ترین فاصله هاست
آسمان بودم و هر لحظه زمین می خوردم