باران شاعر پریسا زابلی پور دکلمه دکتر بابک سلامت
باران شاعر پریسا زابلی پور دکلمه دکتر بابک سلامت
باران که می بارد، انگار
کسی، جایی دارد با انگشتانی لرزان
تمام خاطراتش را شخم میزند…
انگار سیلی راه می افتد و سرِ راهش
همه بیخیالی های ساختگیِ آدم را
از جا می کند و می برد…
باران که می بارد
تو می مانی و دلی که هوایی شده باز…
خودت را میزنی به کوچه ای خیس
که کش می آید زیر یک جای پا،
میرسی به نیمکتی
که جان میدهد تا
یک گوشه اش را مال خود کنی،
به گوشه خالی دیگرش زل بزنی
و سردیِ تنهایی، لرزه به اندامت بیاورد…
خودت را بپیچی به خیالی دور
و یخبندانِ درونت را
با تبِ این خیال، ذوب کنی…
باران که تمام میشود
هذیانگویی عرق کرده ای
در ابتدای داستانی
با یک پایان باز
شاعر : پریسا زابلی پور
دکلمه : دکتر بابک سلامت
دانلود دکلمه شعر باران با صدای دکتر بابک سلامت
شعرها و نوشته های بیشتر پریسا زابلی پور
دکلمه های بیشتر دکتر بابک سلامت
بیشتر بخوانید
عاشقی شاعر امید آذر
حسرت شاعر فرشته خدابنده
مجموعه شعرهای کوتاه بیژن سام
اشعار کوتاه شاعر سمانه نوری میترا
بیوگرافی و اشعار خارجی
بیوگرافی شاعران نویسندگان ودکلماتورها
Different language of poems