رابطه عاشقانه نویسنده مانگ میرزایی
رابطه عاشقانه نویسنده مانگ میرزایی
ما چرا وارد رابطه میشیم؟
مگه غیر اینه که عشق و رابطه واسه اینه که ما یه سری نیازای عاطفی و نیازای جنسی داریم که میخوایم تامین بشن؟
مثل نیاز به محبت کردن و محبت دیدن! نیاز به خواستن و خواسته شدن!
حرف زدن و خندیدن و شیطنت و …
خب ما توی یه رابطه عاطفی کامل و سالم میتونیم صددرصدِ نیازای جسمی و روحیمونو برآورده کنیم و اگر همچین رابطه و پارتنری نداشته باشیم
ممکنه ناخوداگاه برای تامین نیازهامون به سمت و سوهای دیگه کشیده بشیم یا تن به روابط متعدد نصفه نیمه بدیم.
یعنی وقتی با یک نفر در حدی نباشیم که صددرصدِ احتیاجات عاطفیمونو برطرف کنه،
ما اجازه میدیم که ده نفر بیان با سهمهای ده درصدی احتیاجات ما رو کامل ارضا بکنن!
روابط بی سر و ته و بلاتکلیف و با همه بودن و با هیچکس نبودن و چندین نفرو تو آب نمک
خیسوندن و دوست دختر یا پسر نداشتن ولی کلی دوستِ اجتماعی خارج از
حد و مرز و چارچوبِ دوستی اجتماعی داشتن فقط در افرادی دیده میشه که خودشونو به یک نفر متهعد نمیکنن و اونقدی تو یه رابطه عمیق نمیشن که
تمام عمرشون به همون یک نفر وفادار بمونن.
آدمایی که جای اینکه به یه نفر بگن که عاشقشن و تمام محبتاشونو سمت همون سرازیر کنن
به آدمای زیادی نزدیک میشن و با همشون بامحبت حرف میزنن
و با همشون شوخی و خنده و خوش گذرونی دارن.
بی بندوباری شاید اسم مناسبیه برای وقتی که ما یا یه عشق درست و کامل نداریم یا نمیخوایم داشته باشیم.
یعنی وقتی تنوع طلبی و زیاده خواهی
باعث میشه ما به رابطه با یه نفر رضایت ندیم و خودمونو آزاد بذاریم میون روابط متعدد و نصفه و نیمه!
اینکه درگیر افراد مختلف بشیم و اونا رو هم درگیر کنیم اما بگیم من که به هیچکدوم حرفی از عشق نزدم و تعهدی به کسی ندادم، پس مسوولِ هیچی نیستم!
گذشته از بازیای کثیفی که تو اینجور روابط بیتعهد و بیچارچوب اتفاق میفته، این مدل رابطهها هیچوقت کسیو به آرامش و خوشبختی نمیرسونن
و اجازه نمیدن آدم تجربه عمیق و لذتبخشی از عشق داشته باشه!
عشق موجب رشد و کمال آدمیه و اینجور روابط نتیجهای ندارن جز سقوط و تزلزل.
آشفتگیِ آدما تو این حال واقعا درمونی جز عشق و تعهد و وفاداری نداره.
مزه مزه کردن لذت روابط متعدد هیچوقت احساسِ خوبِ لذتِ یه رابطه عمیق و سالمو نمیده!
کاش بدونیم و دست بکشیم از سیستم امروزیِ روابطِ بلاتکلیف و ناکامل
که فقط مغزمونو روحمونو بدنمونو مریض میکنه و رو به زوال میبره.
نویسنده : مانگ میرزایی
بیشتر بخوانید
فراق شاعر مژگان معدنی
دلتنگی نویسنده آنا جمشیدی
زندگی نویسنده و گوینده محمدرضا ژاله
خداحافظ نگو شاعر و خوانش فرزانه سیفی
بیوگرافی و شعرهای خارجی