مرا تو شاعر احمد شاملو دکلمه نجوا
مرا تو شاعر احمد شاملو دکلمه نجوا
مرا تو
بی سببی
نیستی.
به راستی
صلت ِ کدام قصیده ای
ای غزل ؟
ستاره باران ِ جواب ِ کدام سلامی به آفتاب
از دریچه تاریک ؟
کلام از نگاه ِ تو شکل می بندد.
خوشا نظر بازیا که تو آغاز می کنی!
پس پشت مردمکان ات
فریاد کدام زندانی ست
که آزادی را
به لبان ِ بر آماسیده
گل سرخی پرتاب می کند؟ ــ
ورنه
این ستاره بازی
حاشا
چیزی بدهکار ِ آفتاب نیست.
نگاه از صدای تو ایمن می شود.
چه مؤمنانه نام مرا آواز می کنی!
و دلت
کبوتر آشتی ست،
در خون تپیده
به بام تلخ.
با این همه
چه بالا
چه بلند
پرواز می کنی!
شاعر : احمد شاملو
دکلمه : نجوا
دانلود دکلمه شعر احمد شاملو با صدای نجوا
اشعاربیشتر احمد شاملو
دکلمه های بیشتر نجوا
بیشتر بخوانید
شعر نقطه ضعف شاعر مریم حاج علیان
آرامش نویسنده مریم سمیع زادگان دکلمه لیلا موسوی
بخوان مرا مینو پناهپور میخوانم تو را مریم علی اکبری
ترانه خواب مریم ترانه سرا خوانش علیرضا بهرامی عیسی آبادی
بیوگرافی و اشعار خارجی
بیوگرافی شاعران نویسندگان ودکلماتورها
Different language of poems