شعر درنا شاعر عبدالحمید بنی اسدی ( شوریده کرمانی )
شعر درنا شاعر عبدالحمید بنی اسدی ( شوریده کرمانی )
در شهر
کنار یک برج پَست
درخیابان
زیر یک چراغ تاریک
در کوچه
لب جویبار خشک
می گشتم
دنبال یار خویش
اما نبود هیچ اثر
در شهر
کنار یک برج رفیع
در خیابان
زیر یک چراغ روشن
در کوچه
لب جویبارِ مملو ز اب
می گشتم
دنبال دلداده خویش
اما نبود هیچ اثر
یادم امد
من خواندم
در کتاب مقدس
همه چیز را
جفت
جفت
افریدیم
گل
قناری
کبوتر
همه چیز را
با هم
افریدیم
می گشتم
دنبال نیمه گم شده
خویش
هر انجا
که دُرنایی
به رقص اید
باز نبود هیچ اثر
دگر نگشتم
به ازای ان اندیشه کردم
و دانستم
که خدا هر انکس
را که بسیار
دوست بداشت
تَک افرید.
شاعر : عبدالحمید بنی اسدی ( شوریده کرمانی )
پ.ن : دُرنا پرندگانی بزرگ، با پاها و گردنی دراز ، دمی نسبتا کوتاه و بال های
درازی و منقاری بلند و شبیه لک لک ها می باشند ،
دُرناها در فصل جفتگیری گرد هم می ایند و به رقص می پردازند .
بیشتر بخوانید بشنوید :
شعر یوسف دل و حال دل من شاعر آنجلا راد
مجموعه اشعار کوتاه شاعر بانو معصومه صابر
دلنوشته دلم کمی تفاوت میخواهد نویسنده ناهید جوادی
دیوانگی را دوست دارم شاعر رضا پناهیان خوانش نگار هادی