شعر زیبای غصه چرا از اصغر نظمی
وقتی که تو جانان منی …غصه چرا
یا زمانی که تو در جان منی …غصه چرا
.
غصه آندم بخورم یاد تو از یاد رود
تو که همراه من و آنِ منی …غصه چرا
.
غصه آندم بخورم چهرهات از یاد رود
همچو یک قافیه از خان منی …غصه چرا
.
نخورم غصه چرا در بَر من جایت نیست
به تنور دل من نان منی …غصه چرا
,
به خیال من خسته نگهات دنیایسیت
به نگاهم که تو مهمان منی …غصه چرا
.
تو که یک خنده کنی غصهی من پر بکشد
تو که تک دلبر خندان منی …غصه چرا
.
غصه درهم رفتن غنچه لبهای تواست
تو که چون شعر به بنیان منی…غصه چرا
.
درد من درد جداییست چه پنهان از تو
تو که دنیایی و درمان منی …غصه چرا
.
ا_نظمی
.
پ.ن۱:
گویا ذات عشق سوزاندن است و پروراندن
خام می روی گرمای عشق پختهات میکند…
پ.ن۲:
شاعرانههای رمضانی امتحانی