مرد رویایی غزلهایم شاعر پرستش مددی
مرد رویایی غزلهایم شاعر پرستش مددی
سایه در سایه ات پرنده ترم
تا نگاهت به عمق جان برسد
مرد رویایی غزلهایم
دستهایت به آسمان برسد
گونه ام بوسه زار لبهایت
سهم آرامشم نفس هایت
هر نگاهم شمیمی از عشق است
بر سر ساحل هوس هایت
خواستم در شکوه اشعارم
از تو مردی بسازم افتاده
دیدمت در فروتنی مردی
بی نهایت حریف و آماده
تو غزلواره ی نفس هامی
شاه بیت تمام خوبی ها
بی تو پروانه ای زمینگیرم
در شب انتقام خوبی ها
دست هایت شکوه پرواز است
خنده هایت تلاطم دریا
موج اندام تو بلاخیز است
لای حجم ترنم دریا
میچکد از اشاره ی نفست
قطره ی عشق بر غرور تنم
تو نباشی اگرچه باشم کوه
باز هم بی اراده می شکنم
جاری واژه های تقدیری
آستان شکوه لبخندم
با تو دنیای من پر از شور است
روی دستت دخیل می بندم
تا خدا بر دلم ترانه سرود
تار موی تو را نشانم داد
شعر گفتم غزل تراشیدم
از نگاه تو آسمانم داد
سهم دستان آسمان خیزت
هیچ شوقی بجز “پرستش” نیست
معبد پر طراز آغوشت
غیر از آئینه ی نوازش نیست
آخر شعر من بیا بنشین
در کنار تمام آهوها
مرد رویای من غزلها را
کن معطر به عطر لیموها
شاعر : پرستش مددی
بیشتر بخوانید
دلتنگ عشق نویسنده پگاه دهقان خوانش متن کمند کاویانی
قصه برعکس شده شاعر محمد قلی نسب خوانش سعید نصیری
فقط خواهان مرگم شاعر علی کشوری خوانش شعر ابرام خیام
این دیوانه کیست شاعر نسرین جهاندیده خوانش شهلا رضاپور
دکلمه های بیشتر
بیوگرافی و شعرهای خارجی