نرم نرمک می رسد فصل بهار خوش به حال روزگار از مهدی عنایتی
بهارم می رسد از راه و باران باز می آید
هوایی می شوم نوروز ایران باز می آید
غزل می جوشد از اعماق احساسات بارانی
وشعرم با طنین ناب رضوان باز می آید
زمین فرشی شد از گلهای نورس شاد و رنگارنگ
زمان خوش وعده ی دیدار جانان باز می آید
زلیخایم که از فرط غمت رسوای رسوایم
و عطرت یوسف نابم ز کنعان باز می آید
به بلبل مژده ی روییدن گل می دهد نوروز
گل زیبا به دیدارت به بستان باز می آید
من از رسوایی عالم نمی ترسم که می دانم
زلیخا را بهار از سوی زندان باز می آید
تو با کفرم ، به ایمانم ،به تقوایم نظر داری
به سحر چشم تو کافر ، مسلمان باز می آید
شبم با نور چشمانت شود زیباترین روزم
دلم دیوانه شو مستانه جانان باز می آید
خدا چشمان کورم را گشاید با شمیم گل
گلی از دست یوسف ، عطر ریحان باز می آید
به قلم زیبای شاعر : مهدی عنایتی