شعر باران بهاری از گیتی صلاحی نژاد (چکاوک)
—باران بهاری
بِوَزید ای بادهای بهاری،
ببار باران در بهار
ببار تا گونه هایم،
با طراوتت جان بگیرند
ببار تا لاله های وحشی،
آرام شوند دوباره
آرام شوند و جان بگیرند
شبنم نشسته،
بر روی گل،
ناز می کند،
پروانه،
با ناز خود دوباره…
گل را به وَجد آورده،
با صد هزار عشوه
بِوَزید ای بادهای بهاری،
ببار باران در بهار
معنا شود عشق تو،
در این فصل زیبا
عشق را شناختم،
با مهرتو دوباره
عاشق شدم،
با عشق تو
در قلب تو
عاشق شدم…
دوستت دارم
دوستت دارم،با دو عشق
عشق به عشق تو
بِوَزید ای بادهای بهاری،
ببار ای باران در بهار
ببار تا گونه هایم،
جان بگیرند دوباره…
شاعر : گیتی صلاحی نژاد (چکاوک)
کرج
۹۶/۱/۲۷