شعر درک زیبا از عباس چگینی
بی خیالِ شبِ اندوه به خوابی برویم
پی تصویر شدن هردو به قابی برویم
تا که از بازی مستانه ی شب آگاهیم
تکیه بر جام دهیم سوی شرابی برویم
تا به کی کام به تلخی حقیقت ندهیم؟
جان در کوزه عمر رو به سرابی برویم؟
بگذریم زین همه آبادی و حسی نکنیم
بی خبر از همه جا سمت خرابی برویم؟
آسمان پر شده از عشوه ی نور مهتاب
بیا پرتاپ شویم همچو شهابی برویم
گر دیروز به گنه گذشت و آلوده شدیم
وقت آنست کنون بهر ثوابی برویم
مانده ام در امتحان پر سؤال آن زمان
لحظه ی مرگ رسد،باچه جوابی برویم؟
به قلم : عباس چگینی
@chegini66A