مجموعه بداهه شاعران سایت عشق زیبا درباره عید و بهار
مجموعه بداهه شاعران سایت عشق زیبا درباره عید و بهار
گفته بودی به وقتِ
رقصِ بهار نارنج می آیی
به وقت بوسه ی غنچه
هوا پر از بهار نارنج است
و مملو از عطر عاشقی ات
دلم جوانه زدن میخواهد
نمی آیی
تا بهارم شوی؟؟؟
شاعر : یاس کرمانی
گلایول در پس پَرچین چه زیباست
به صحرا رقص بلدرچین چه زیباست
جمال گل جمیل و دلنواز است
لباس سبز فروردین چه زیباست
شاعر : علی قیصری
زیر بارانم تو را اینجا تجسم میکنم
در کنارم نیستی … اما تبسم میکنم
نیستی عطر حضورت در کنارم مانده است
رد پای آن عبورت … در کنارم مانده است
مانده ام خیره به راهت در مسیر انتظار
مانده ام با خاطراتت … زیر باران بهار …
شاعر : محمد امیری
عجب فصل دلاراييست در پيش
به قول گل: چه غوغاييست در پيش
بهار و شور و سرمستی و بلبل…
چه فروردين زيباييست در پيش
شاعر : طاهره داورى
آهنگ بهار و کوچه ها بارانیست
لبهام حریص بوسه ای طولانیست
محکم بغلم بگیر سردت نشود
در تخت برای هردوتامان جانیست
شاعر : فرشته خدابنده
بهار با این همه سر سبزی و طراوتش در مقابل “تو”
زمستانِ خشک و سردییست که نیستی تمام دقایقش را فراگرفته است…
نویسنده : مهسا سجاد
تا ماتِ درختان به تماشا شده ای
مبهوتِ سکوت و خش خش آنجا شده ای
با ضرب بهار در بهار از همه رنگ
پاییز به رنگ عشق و زیبا شده ای
شاعر : اشرف السادات کمانی
بهار، قدم اشناواشکار توست
بهار سرریز مهر ازابشارتوست
شکوفه رویت زیبا شکفته است
گویا عالم جملگی گلعزار توست
شاعر : مریم فلاحت دوست
سلطان قلبم
دلم هوای تازه می خواهد
هوای لطیف بهار را می خواهد
شکوفه و گل و باران می خواهد
می دانی این ها بهانه است گلم
دلم بی بهانه فقط تو را می خواهد
توبمان
شاعر : فریبا دارابی
با کدام نهال پیوندت زدند
که بهار چنین به تو می آید
و از تو شکوفه می ریزد
کاش تمام درختان کوچه را
با تو پیوند میزدند
شاعر : فریبا دادگر
می آیی با تن پوشی از گل سرخ
و یک دامن شکوفه ی سیب
و سبدی پر از رازقی
تبسم که میکنی ” عشق ”
از نگاهت سر می رود
و اتاق خالی ام پر می شود از
“بوی بهار”
شاعر شاهین بهرامی
به “فروردین”چشمانت سپردم
دل پاییزیِ بی همنشین را
شکوفا کرده چرخش های چشمت
زمان عشق ، رویای زمین را
شاعر : مهناز محمودی
بچینم بوسه های در کمین را
طراوت بخش رخسار و جبین را
فدای قد سروَش تا قیامت
نمودم جسم و جان کمترین را
شاعر : مهناز محمودی
سرسبزترین بهار قلبم هستی
آرامشی و قرار قلبم هستی
تصویرتو را به سینه ام حک کردم
حالا تو دگر کنار قلبم هستی
شاعر : مهدی عنایتی
اسفند را به بهانه رسیدن به بهار آغوشت
به انتظار خواهم نشست!!!
بیا و بهانه دل بی قرار من باش
مرا راهی هست هموار از
سپیدی دانه های زمستان
تا سپیدی شکوفه های یاس در بهار
شاعر : مینو پناهپور ( قاصدک )
جوانه زده
گلدان کوچکم
دلم کمی بهار می خواهد
نمی آیی؟
شاعر : معصومه صابر
سایه ندارم!
مثل آواز گنجشکی غمگین
که خیال می کنی
دارد بهار را می بوسد!
سایه ندارم
و نورها
و تاریکی ها
کدامشان مرا به تو می رسانند …
شاعر : معصومه صابر
عید آمده کوچه را نواخانه کنید
در مقدم یار فرشِ دل شانه کنید
بردف بزنید نغمه ی شادِ وصال
باران بهار نوشِ مستانه کنید
شاعر : محمد محسن خادم پور
ای ابر ، ببار تا جهان زنده شود
لب ها ز طراوتت گل خنده شود
احساس بهار پُر شود در هستی –
با تو ز صفا و عشق آگنده شود !
شاعر : سیمین میرآفتاب
آهای زمستان باشکوه
به کجا
چنین پر شتاب
کسی را
در تو گم کرده ام
کسی که
در دریای شعرهایش
بسان ماهی
نفس می کشیدم
باید بیابمش
قدری آرام تر
بگذار بهار را
با او بخندم
شاعر : نجوا
فصل گل و لاله و بلبل رسید
باز جهان گشت به مستی دچار
عشق برآویخت به هرشاخه ای
مژده عزیزان که در آمد بهار!
شاعر : لیلا رضاوند( تمنا )
ای تو به باغ دل من چون بهار
لاله هم از رنگ تو دارد شرار
شعله ی آتش به جهان از توبود
باتو نفس دارد و جان ها قرار !
شاعر : لیلا رضاوند( تمنا )
نفس در نفس
گِره
خواهم زد
سبزینگی نگاهت را
در دامنه ی دستانم
شاید…بهار
فرصتی شود
در لمس حضور پروانگی ها…..
شاعر : سمیه خلج
باران
تنها…بهانه بود
تا چتر دل
سایبان چشمانت شود…
تنها
کمی برایم
بهار بیاور
از شمیم نفسهای دیدار…
شاعر : سمیه خلج
من چقدر خوشبختم
و همینقدر که نانی باشد
بر سر سفره ی عشق
خوشبختم
یا که لبخند رضایت
بر لب اهل بهار
خوشبختم
تا که عشق هست
دلم تنها نیست
شاعر : پروانه تقی پور لیالستانی
در مخیله من
حجم سبزی از طیف بنفش جاریست
که مرا به عشق دعوت میکند
شاید بهار بنفشه هایش را در رویای من جا گذاشته است
شاعر : پروانه تقی پور لیالستانی
ای راهزن دل ، نفست عطر بهار است
آهو شده ای و دل من فکر شکار است
گفتی لب چشمه به هوای که نشستی؟
می گویدت این چشم ، که پابند قرار است
شاعر : سهیلا مولاوردی
عطر گل یاس و شمعدانی باشیم
آغاز بهار مهربانی باشیم
حالا که رسید آخر اسفند از راه
ای کاش به فکر دل تکانی باشیم
شاعر : شهراد ميدرى
بر گیس شلال بیدها شانه بریز
بر دست نسیم، شوق مستانه بریز
دلباخته ی فاخته ی صبح بهار
در کنج حیاط، باز هم دانه بریز
شاعر : شهراد میدری
بیشتر بخوانید بشنوید
رویای بهار شعر و دکلمه از مریم فلاحت دوست
شعر عاقبت عشق شاعر بهروز عزیزی دکلمه زهره رضایی
دلنوشته واما عشق نویسنده آزاده رمضانی خوانش بانو مهدیه
دلنوشته بوی عید نویسنده کاملیا خوانش متن کاترین صادقپور
دلنوشته ادبی آلزایمر نویسنده زیور شیبانی خوانش دکلمه هلنا