عشق وعرفان شاعر محمدعبادی سالک
عشق وعرفان شاعر محمدعبادی سالک
آسمان آبیِ بکر
خورشیدگرماداشت
ابرهم فلسفه می خواند
به تکامل ببرد باران را
دریانمایشگرژرفا،به هرموجودی
ومهتاب نمایانگر عشق وعرفانی محض ،
که به رایگان می بخشیدغایت زیبایی گیتی به هررهگذری،
میکشانددلدادگیِ برکهِ تنهابه سقف ملکوت،
تابه تصویرکشدلذت زیبایی را
آب می گفت که پاکی خودعشق است که به هردل سنگی تولدبدهد
لاله می گفت سطح والاتری از عشق،پرپرشدن است
همه کائنات عاشق بودند
همه درعشق غوطه می خوردند
افسوس چون توبرفتی
عشق مهجورترین واژهِ عالم شد
شاعر : محمدعبادی سالک
بیشتر بخوانید بشنوید
شعر شب یلدا شاعر مژگان مهر
دلنوشته شب یلدا نویسنده نجمه سعادتی (خاطره)
شعر پاکت خالی شاعر محمود صادقی خوانش شعر نگار هادی
اومدی از یلدا شبی شاعر علیرضا بهرامی خوانش مریم بختیاری
عشق خواهد آمد شاعر حسین منزوی خوانش سیدیوسف صفوی هیر