شعر دار تنهایی شاعر رامین جعفری خوانش شعر نگار هادی
شعر دار تنهایی شاعر رامین جعفری خوانش شعر نگار هادی
وقتی حرف از نبودن می شود
باید برگشت به گذشته ، به روزهایی
که عشق بود و فقط عشق …
آخر با این افکار پریشان و
این دل سست لعنتی
که نمی شود از تو نوشت
و جلودار اشک بود ،
جدایی سخت است
تنهایی درد دارد !
لعنت به شعر …
لعنت به کلمه ، به واژه
لعنت به تمام لغاتی که نمی توانند
ما را به هم برسانند ،
ای عزیز تر از جانم !
من جانم به لب رسیده است
من برای این همه بی تو بودن
ساخته نشده ام ،
کاری ندارم
کجایی چه می کنی …
بگذار دست کم گاهی حس کنم
هستی همین جا کنار خودم
می فهمی چه می گویم ؟
وقتی که تو نیستی …
جهانم یعنی درد ، دلهره ، اضطراب
و آدمی که بر دارِ تنهایی آویزان است
شاعر : رامین جعفری
خوانش شعر : نگار هادی
تنظیم : اکبر ترکان
مطالب بیشتر بخوانید, بشنوید اشعار , دلنوشته ها , دکلمه های عاشقانه
شعر رفتن شاعر امیر یزدان خوانش شعر فریبا شکرالهی
اسبهای بی سوار شاعر پریسا کیانی خوانش مهشید شرافی زاده
دلنوشته غمگین پنج شنبه نویسنده سیده زهرا شفیعی خوانش سمیه
پاییز شعر سرودنی شاعر فتاح پادیاب خوانش دکلمه مریم بختیاری
داستان هیچ وقت مقایسه نکن نویسنده خوانش داستان مرتضی خدام