شعر تو را دیدم دلم لرزید از اشرف السادات کمانی
تو را دیدم دلم لرزید
نگاه تو به جان تابید
به یادِ خاطراتت، دل
گلی از باغ تو می چید
به باغ آرزو رفتم
ترا چون گل دلم می دید
چنان خورشید بودی تو
مرا سوزاند آن خورشید
وجودت بدرِ کامل بود
زمین را نور می پاشید
دلت در روشنای روز
نهال آرزو دزدید
سکوتی در نگاه تو
نشانده در دلم امّید
سکوتت را بیا بشکن
که نومیدم بسی نومید
دوباره با حضور تو
وجودم ناگهان لرزید
به قلم زیبای : اشرف السادات کمانی
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
شعر بسیار زیبای وارث درد از محبوبه حسن نژاد
شعر بسیار زیبای قاصدک از مهدی عنایتی
شعر بسیار زیبای ساحل تنهایی از آرمیتا مولوی