شعر خلوت شب از جواد الماسی دکلمه هلن محمدنیا
بزمیست به پا بین منو خلوتم امشب
تاریکتر از هر شبم و ظلمتم امشب
بغضی بنشسته بر تمام شعر و شورم
دل تنگتر از همیشه بر غربتم امشب
گویی که قلم خسته ز تکرار نوشتن
بر بی کسی و خستگیم تربتم امشب
رنجور شده کودک احساس درونم
تا صبح شود خیره به آن ساعتم امشب
بس کن فلک آزار و جفا بر من خسته
فریاد زنم باز که بی طاقتم امشب
همره شده اشک برمن وبرخاطره هایم
تا صبح شود وای که بر غارتم امشب
نه نیست طبیبی که کند چاره دردم
افسوس که باور شده و ثابتم امشب
گر صبر شده خسته زتو سنگ صبورم
دلتنگ تر از ثانیه و ساعتم امشب
به قلم زیبای : جواد الماسی
دکلمه : هلن محمدنیا
تنظیم ومیکس : مهدی صالحی