شعر بسیار زیبای پاییز ترانه شد ۱ از کامران سمائی
تورو توو آینه می بینم، تورو می بینمت هرشب
توبا آغوش من خوبی، توو آغوشم تویی هرشب
هــوای گریه دارم چون، دلــم ابری و سنگـــینه
هنــوز با یاد تو چشمــام، سراب جـاده می بیــنه
تــوو پاییـــز سلام مــا، هـــوای گرم تابـستــون
چه آسون رفتی وگفتی، نمیخوامت تورو آسـون
تو عشـق پاک قلــبم رو، نخــواستی و نفهــمیدی
تــوو چشمام التمــاسم رو، نـدیـدی نه نمیــدیــدی
کنارت گــریه می کردم، ولــی بــاور نمــی کردم
خیانت میکنی میــری، میگی مـن بر نمــی گردم
تو داغ عشــق نــابم رو، گـذاشتی رو دلــم رفـتـی
حــلالت که نمــی کردم، ولی بازم تو مــی رفـتـی
دارم میـســوزم از این تـب،چــرا یادت نمـی میره
مــرور خــاطــرات تو، داره هستیــمو مــی گــیره
اردیبهشت ۱۳۹۳
شاعر : کامران سمائی
دیگر اشعار شاعران سایت عشق زیبا
دست نوشته های کوتاه زیبا از امید کلهر
شعر بسیار زیبای خدایی نیست از سپهر بختیاری
دلنوشته های بسیار زیبا کوتاه از فاطمه عبدی
شعر بسیار زیبای پنجره ی تخیل از نعمت مرادی
اشعار کوتاه و دست نوشته های زیبا از پژمان بدری