جفای روزگار شاعر داوود محمدکیا دکلمه فرح درخشنده
جفای روزگار شاعر داوود محمدکیا دکلمه فرح درخشنده
ای روزگار کم کن جفا من عاشقی دیوانه ام
با من مدارا کن که من، مهمان در این میخانه ام
رحم و مروت کن که این دنیا نمی ارزد بدان
بر من مکن جور و جفا، درگیر این ویرانه ام
چرخ فلک عمری مرا با خُدعه و بازی فریفت
نیرنگ را بس کن که من با مَلعَبه بیگانه ام
گویا نمی دانی هوای نفس چون صد دشمن است
ما را همان دشمن بس است، ویران مکن کاشانه ام
رحمی نما بر من، مکن تندی دو روز عمر را
هر چند می دانی که من مهمان این سامانه ام
گاهی شتابان می رویم گاهی چو لنگان می خزیم
تا کی به پایان می رسد عمر من و پیمانه ام
شاعر : داوود محمدکیا
دکلمه : فرح درخشنده (نگار)
دانلود دکلمه
دانلود ویدیو دکلمه
دانلود این شعر به صورت کتاب pdf
بیشتر بخوانید
آتش عشقت نویسنده و گوینده زهرا میزایی
با من بخند شاعر بهناز پالیزبان دکلمه فاطیما
می فهمم شاعر داود رزاقی راد دکلمه سوده آریا
دکلمه های بیشتر فرح درخشنده (نگار)
شعر پاییز شاعر فرح درخشنده (نگار)
شعر آرزوی فردا شاعر خوانش شعر فرح درخشنده (نگار)
شعر یلدای من شاعر مهدی میرآقایی خوانش شعر فرح درخشنده