سجادهی عشق شاعر محمد بزاز دکلمه هلن محمدنیا و سعیده هاشمی
در مَسیرِ تو اگر رنج تحمل کردم…
هُرمِ آتش بهزغالَم زدهو گل کردم…
نَفَسم،گیرِ نَفَسگیرتَرین حادثه شد
در هیاهوی خطر تَرکِ قَراول کردم…
دلم از حالتِ چشمانِ تو الهام گرفت
مثلِ پِلکی کهاز آئینه تَنازل کردم…
سَرِ سجادهی عشقِتو نِشستمتا صبح
به دو رکعت غَزل ناب تَوسل کردم…
شبِشعر من دیوانه به دیوان آمیخت
در حواشیِ قَضا رو به تَفأل كردم…
“چار تکبیر زدم یکسرهبر هر چهکه هست”
در هوای تو، به تَقدیر تَوکل کردم…
آه…ایکاش تو را در قَدَرم بگذارند
خستهام بسکه در این راه تَعلُل کردم…
شاعر : محمد بزاز
دکلمه : هلن محمدنیا
دکلمه : سعیده هاشمی