شعر هرشب از بانو آنجلا راد
با می عشق تو ویران و خرابم ، هر شب
شده آرامش جان ، جام شرابم ، هر شب
کوچه کوچه ، همه جا در پی تو می گردم
مثل یک تشنه به دنبال سرابم ، هر شب
شده ام عاشق آواره در این شهر غریب
از غم دوری تو در تب و تابم هر شب
در خیالات خودم ، دست در آغوش توام
کاش می شد که بیایی تو به خوابم ، هر شب
همچو بیمار که در آتش تب می سوزد
از درون کوره ی سوزان و مذابم ، هر شب
آرزویم شده یک لحظه فقط دیدن تو
می دهد دوری ِچشم تو عذابم ، هر شب
دل من تنگ شده ، حس مرا می فهمی ؟!
همدمم گشت دو خط شعر و کتابم ، هر شب
به قلم زیبای : آنجلا راد