به میهمانیت امدم از نجمه سعادتی خاطره

به میهمانیت امدم از نجمه سعادتی خاطره
به میهمانیت امدم..
با یک گل سرخ..
زندان بان سخت شاکی بود..
میگفت:
عطر تن تو بوی مستی میدهد!!
میگفت:
تو سیاست را خورده ایی.
و نجویده تُف کرده ایی..
میگفت:
واژه هایت دروغ است..
نه نه نه
تو فقط عاشق بودی..
آن عطر اسمش انگور بود..
زندان بان هذیان گویی بیش نیست..
تو مَرد منی ..
مردی از تبار انقلاب..
و
مهره ایی خاموش از جنس سیاسی..
به قلم زیبای : نجمه سعادتی خاطره
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
مجموعه اشعار کوتاه دلگفته ها شماره یک از مهلا
شعر کوتاه زیبا بلایای تو از بهزاد حیدری
جدیدترین اشعار کوتاه احساسی زیبا از حمید بیرانوند