خلوت مهتاب گونه شاعر سمیه خلج دکلمه شیدا شاه کرمی
گم شده ام
در پس هزاران سلام
و سر فصل بی تابانه ی اشکهایم
حکایتی ست بی پایان
در خواهش غریبانه ی چشمانم…
به کدامین گناه
نبض رازقی های باران
هوای اشک را
بی بهانه نفس میکشد…
و به کدامین نگاه
خلوت مهتاب گونه ی چشمانم
در قدوم فراموشی خویش
زمزمه ای را می پیماید…به آه….
و اینگونه
پنهان شدن
در صفوف خالی یادها
غربتی ست
در هجوم شانه های نیاز
رو به فراموشی یادواره ای نمناک…..
شاعر : سمیه خلج
خوانش دکلمه : شیدا شاه کرمی
دیگر اشعار دکلمه های شاعران دکلماتورهای سایت عشق زیبا
شعر عشق از فرانک فردوسی
مجموعه اشعار کوتاه شاعر کیهان حکمت شعار
شعر جنون نفس گیر از فرشته خدابنده دکلمه مجید فانی
داستان ترانه مادر شاعر علی جوکار خوانش دکلمه آرزو طینت