شعر بزن ساز از علی جوکار دکلمه سوده آریا
بزن ساز
بزن ساز و بزن ساز
بخوان با عشق , آواز
بخوان آواز مرغان کوچ کرده
تشنه ی دیدار را
بدان در قلب این خاک
شده سست پیکر دلبری دفن
هنوز آواز بر لب ,
تو را میخواند هر شب
مرو با دیگری
که چشم در راه تو دارد
همین دلبر
که روزی روزگاری
هر کس او را صدا می زد
عشق از لبانش فواره می زد
سلام ای عاشق زار
بزن ساز و بزن ساز
بیا در بستر شب
آوازت را آزاد کن در هوای ناز
بخوان در گوش این دلبر بی جان
دوباره عشق و آواز
که دلش سودای تو را دارد…(۲)
به قلم زیبای : علی جوکار ۹/۱۰/۱۳۹۵ پنج شنبه شب شیراز
دکلمه : سوده آریا
.
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
غزل شمع جان و دکلمه از اشرف السادات کمانی کلیپ تصویری
داستان زندگی من و تو از بهزاد حیدری دکلمه عذرا توپچی زادگان
شعر افسرده از عاطفه الست