کنسرت برای پاییز نویسنده سیدهیوا محمودی دکلمه مهران کریم
کنسرت برای پاییز نویسنده سیدهیوا محمودی دکلمه مهران کریم
کنسرت برای پاییز، پاییز برای مادرم
مثل گرمای تکه سنگی و نوری زود گذر..
که چون ناخودآگاه در تاریکی شب خود را نشان می دهد و با سرعت می آید در خیال شعرم و پاییز هم اینطور
می آید.
دلتنگی بعد رقص برگها، پاییز،
بعدِ نفسِ مهمان نوازی و روشنیِ خیسِ در خواب میان درختی، آرام، سنجابی با گردویی در چنگ هایش،
آن وقت که سن و سالش در خاطرش نیست و سایه بانی
که بر سرش سایه می افکند خوابش را میبَرَد و تند باد او را می ترساند.
آن زمان که دیگر خزان همچون پیرزنی سرمازده و تنها زیر قطرات باران چیزی را زمزمه میکند که دست روی برگ مرده میکشاند!
دلتنگی از نبودن..
بارانِ پاییز تَر می کند سنگفرش زیر پاهایش را ، با حسرت شاخه ای که یاری ده بالنده هایش بود و پخش می شوند
تا زمانی که ماه میان ابرها گشت و گذار کند و بعد از باران نورِ صورتش را روی آنها بتاباند.
بازی کنند و وقت بگذرانند.
نویسنده : سیدهیوا محمودی
دکلمه : مهران کریم
دانلود دکلمه
دانلود ویدیو دکلمه
دانلود این متن به صورت کتاب pdf
بیشتر بخوانید
می فهمم شاعر داود رزاقی راد دکلمه سوده آریا
دلتنگی نویسنده عادل دانتیسم دکلمه ساناز محمودی
نیمه های گمشده شاعر علی ابراهیمی دکلمه مهناز افشاری
ببار ای نم نم باران شاعر داود همراز دکلمه راحله افسری