شعر عقربه ها شاعر بانو شهلا نوروزی
شعر عقربه ها شاعر بانو شهلا نوروزی
امشب مرا ، به عقربه ها، دار می زنی
در سوگ عشق ، ضجه ی بسیار می زنی
وقتی دریغ می کنی از من،نگاه را
عکس مرا به سینه ی دیوار می زنی؟
آهنگ روزگار من از نی، حزین تر است
بیهوده دست، بر نخ گیتار می زنی
در فال من، که حافظ ِ شیراز مانده است
حالا تو رو به قهوه ی قاجار می زنی؟
وقتی که دست های تو در دست دیگریست
انگار بی کسی یِ مرا جار می زنی
دارد، سکوتِ چشم تو فریاد می زند
او عاشق است و ،دست به انکار می زنی
در قطره های اشکِ تو دنیای فاجعه است
با گریه غصه های مرا زار می زنی
من دود ميشوم، بخدا لحظه اي كه تو
دور از منیّ و بوسه به سيگار ميزني
شاعر : شهلا نوروزی
بیشتر بخوانید, بشنوید اشعار دکلمه های عاشقانه
شعر کلام پرواز شاعر امیر اخوان
شعر ساربان شاعر خوانش دکلمه میمنت تولایی
غزل باغ شاعر استاد حسن اسدی شبدیز دکلمه لیلا موسوی
فاصله تا عشق شاعر هوراد باقر شاهپیری دکلمه مریم بختیاری
دیوار عشق شاعر داود همراز خوانش دکلمه راحله افسری, رادین