عشقم باز گرد شاعر داوود همراز دکلمه راحله افسری
عشقم باز گرد شاعر داوود همراز دکلمه راحله افسری
مزن آتش دلم را باز برگرد..
بيا کم کن نگارم ناز بر گرد
شدم تنها ميان دشت غمها..
ندارم همدمى دمساز برگرد
بسوزد شمع دل ، پروانه اش کو..
شدم حسرت به يک پرواز برگرد
طراوت مى دهد دل خاطراتت..
نخشکان خاطراتت باز برگرد
کويرى ميشود جان گر نيايى
مکن آب از عطش اغماض برگرد
بيا پر پر نکن گلهاى اميد..
نکن ديوانگى آغاز برگرد
نميخواند دگر بلبل به باغم…
مگير از بلبلان آواز برگرد
برفتى ساقيا ساز و مى ات رفت
مکن ميخانه را بى ساز برگرد
بپوشان زخم دل را با حريرى..
مده ، بر قيچى ى بزاز برگرد
کجا رفتى عزيزم کو نشانت..
مگر رفتى سفر قفقاز ؟ برگرد
همى دل ميرود سويت به تبريز..
همى دل مى رود اهواز برگرد
زدم فالى خوش آمد بازگشتت..
به فال خواجه ى شيراز برگرد
ورق سوزد به شعرم ، شد قلم خون
نسوزان داود همراز برگرد
شاعر : داوود همراز
دکلمه : راحله افسری
تنظیم : مهدی صالحی (آکادمی نبض احساس)
دانلود دکلمه شعر