متن کامل ترانه های آلبوم از من بگذری از مرضیه
متن کامل ترانه های آلبوم از من بگذری از مرضیه
مرضیه مرتضایی (ملقب به اشرفالسادات) با نام هنری مرضیه
[nextpage title=”از من بگذرید” ]
متن ترانه از من بگذرید
بگذر از کوی ما، کن نظر سوی ما، به هر طرف ببین چو رو کنم
در پی من دوان، گشته پیر و جوان، ازین جنون چه گفتگو کنم
به گریه ندامتم ز انتظار بی پایه ای
چو می کند ملامتم ز جفای تو همسایه ای
به گریه ندامتم ز انتظار بی پایه ای
چو می کند ملامتم ز جفای تو همسایه ای
چه گفتگو برای او کنم؟
بر این بلا چگونه خو کنم؟
ای فرزانگان بر دیوانگان این ملامت چرا کنید
کم تماشای ما کنید
از من بگذرید راه خود روید عاشقان را رها کنید
کم تماشای ما کنید
مگر به شهر شما
قسم شما را به خدا
جنون عاشقی تماشا دارد
بسوزد آنکه هست و حاشا دارد
مگر به شهر شما
قسم شما را به خدا
جنون عاشقی تماشا دارد
بسوزد آنکه هست و حاشا دارد
من عاشقم و گنهکار آیا همه شما بی گناهید؟
من گمرهم و بیقرار آیا همه شما سر براهید؟
آیا همه شما بی گناهید؟
مگر به شهر شما
قسم شما را به خدا
جنون عاشقی تماشا دارد
بسوزد آنکه هست و حاشا دارد
بسوزد آنکه
بسوزد آنکه
هست و حاشا دارد
بگذر از کوی ما، کن نظر سوی ما، به هر طرف ببین چو رو کنم
در پی من دوان، گشته پیر و جوان، ازین جنون چه گفتگو کنم
به گریه ندامتم ز انتظار بی پایه ای
چو می کند ملامتم ز جفای تو همسایه ای
به گریه ندامتم ز انتظار بی پایه ای
چو می کند ملامتم ز جفای تو همسایه ای
چه گفتگو برای او کنم؟
بر این بلا چگونه خو کنم؟
[/nextpage]
[nextpage title=”جشن گلها” ]
متن ترانه جشن گلها
[جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد]
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
نوروز آمد [نوروز آمد]
هم خنده وی هم نغمه نی گوید که چه پیروز آمد
پیروزآمد [پیروز آمد]
جانانه من در خانه من فرخنده چو نوروز آمد
ای گل از گلها تازه تری در صحن چمن بس جلوه گری ها داری
با خار ای گل کی همنفسی چون بوی گلی در سینه گل جا داری
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
هم دردی و هم درمانی هم وصلی و هم هجرانی
عشق و امید دل و جانی
دل مهر و وفا می خواهد دیوانه چه ها می خواهد
دردم را دانم که ندانی
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
داری گل و می را با هم من از تو گل و می خواهم
گیراتر از خواب بهاری
دل در تو وفا می جوید غافل که خطا می جوید
می خواهد آن را که نداری
بردی تو صفای گلها بازا که به پای گلها سر در دامانت بگذارم
سیر چمن از سر گیرم با روی تو ساغر گیرم رویت باشد صبح بهارم
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
نوروز آمد [نوروز آمد]
هم خنده وی هم نغمه نی گوید که چه پیروز آمد
پیروزآمد [پیروز آمد]
جانانه من در خانه من فرخنده چو نوروز آمد
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
[/nextpage]
[nextpage title=”چه کنم کجا بگویم” ]
متن آهنگ چه کنم کجا بگویم
تو که ای چه کاره هستی ز کجایی که شدی بلای من؟
چه کنم کجا بگویم که بلایی شده آشنای من؟
من و عشق و شور مستی
تو و عیش و نوش هستی
تا اسیرم به دست تو رهایی از چشم مست تو نمی توانم
تو همان آتشی که خود به دست من شعله ور شدی بر آشیانم
من عاشق وفایم
با محنت آشنایم
چو اسیر دام عشقم
من مست باده نوشم
دیدی اگر خموشم
چه کنم که رام عشقم
تا اسیرم به دست تو رهایی از چشم مست تو نمی توانم
تو همان آتشی که خود به دست من شعله ور شدی بر آشیانم
تو که ای چه کاره هستی ز کجایی که شدی بلای من؟
چه کنم کجا بگویم که بلایی شده آشنای من؟
من و عشق و شور مستی
تو و عیش و نوش هستی
تا اسیرم به دست تو رهایی از چشم مست تو نمی توانم
تو همان آتشی که خود به دست من شعله ور شدی بر آشیانم
[/nextpage]
[nextpage title=”سر مستم جانا” ]
متن آهنگ سر مستم جانا
سرمستم جانا
از سودایت سرمستم
پا بستم ای مه
بر گیسویت تا هستم
گردون یارم
شادی کارم
که مهربان منی
امید جان منی
خندان رویم
ساغر جویم
که دل ستان منی
امید جان منی
رسیده از لب تو
باده ها به لبم
دمیده از رخ تو
روشنی به شبم
شمعی که بوَد در محفل من
دانی که تویی تو
ای راحت جان، نور دل من
دانی که تویی تو
امید جان منی
که مهربان منی
امید جان منی
که مهربان منی
با من همعهدی
همدردی
همرازی
دل را امیدی
آرامی
دمسازی
از من گر جان خواهی
با دلخواهت نستیزم
ریزم جان در پایت
وز سودایت نگریزم
[/nextpage]
[nextpage title=”تو بخوان” ]
متن آهنگ تو بخوان
هرگز نمیشد باورم، این برف پیری بر سرم، سنگین نشیند چِنین
من بودم و دل بود و می، آواز من آوای نی، هر گوشه میزد طنین
اکنون منم حیران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من
با این تن خسته، هزاران ناله بنشسته، در صدای من
ای عشق نا فرجام من رفتی کجا؟
ای آرزوی خام من رفتی کجا؟
آن دوره آشفتگی های تو کو؟
ای عمر نا آرام من رفتی کجا؟
تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ سحر
که دل خسته من درامد از سینه به در
تو سبک بالی و من اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من ز عالمی خسته ترم
تو بخوان تو بخوان به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتاب این کاروان
اکنون منم حیران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من
با این تن خسته، هزاران ناله بنشسته، در صدای من
ای عشق نا فرجام من رفتی کجا؟
ای آرزوی خام من رفتی کجا؟
آن دوره آشفتگی های تو کو؟
ای عمر نا آرام من رفتی کجا؟
تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ سحر
که دل خسته من درامد از سینه به در
تو سبک بالی و من اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من ز عالمی خسته ترم
تو بخوان تو بخوان به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتاب این کاروان
[/nextpage]
[nextpage title=”شراره جاویدان” ]
متن آهنگ شراره جاویدان
مهر منی
ماه منی
به دلبری اگر چه جان کاه منی
ز دلبران تویی که دلخواه منی
من شمع وفای توام
روشن به سرای توام
افسانه عشق و جنون
افسانه سرای توام
بینم که چو من تو غزل خوان شده ای
عشق است و غمی که پریشان شده ای
سخن بگو فدای لب های تو من
که با خبر شوم ز دنیای تو من
به وقت رفتنم بیا تا که شوم
دوباره زنده از تماشای تو من
من شمع وفای توام
روشن به سرای توام
افسانه عشق و جنون
افسانه سرای توام
غم دلم را کسی نداند
حکایتم را کسی نخواند
تو مهربانی کن
تو همزبانی کن
که هر که دم زد از وفا دیدم، نشانی از وفا ندارد
دگر کسی ز جمع این یاران، محبت تو را ندارد
غم دلم را کسی نداند
حکایتم را کسی نخواند
تو مهربانی کن
تو همزبانی کن
که هر که دم زد از وفا دیدم، نشانی از وفا ندارد
دگر کسی ز جمع این یاران، محبت تو را ندارد
ز عشق خود مرا بسوزان
نه با جفا به مهربانی
چنان کز آتشم بمانَد
شراره های جاوه دانی
شراره های جاوه دانی
سخن بگو فدای لب های تو من
که با خبر شوم ز دنیای تو من
به وقت رفتنم بیا تا که شوم
دوباره زنده از تماشای تو من
دوباره زنده از تماشای تو من
مهر منی
ماه منی
به دلبری اگر چه جان کاه منی
ز دلبران تویی که دلخواه منی
من شمع وفای توام
روشن به سرای توام
افسانه عشق و جنون
افسانه سرای توام
بینم که چو من تو غزل خوان شده ای
عشق است و غمی که پریشان شده ای
[/nextpage]
[nextpage title=”خاطره یکشب” ]
متن آهنگ خاطره یکشب
یادش بخیر آن شب خوش که نوشیدم از دست تو جامی
زان شب دگر بی خبر گشتی از عاشق بی سرانجامی
بعد از آن شب دگر مستم و بی خبر
من نیارم به لب غیر نامت کلامی
تو هم یاد ما کن گهی با سلام و پیامی
یادش بخیر آن شب خوش که نوشیدم از دست تو جامی
زان شب دگر بی خبر گشتی از عاشق بی سرانجامی
بعد از آن شب دگر مستم و بی خبر
من نیارم به لب غیر نامت کلامی
من نیارم به لب غیر نامت کلامی
تو هم یاد ما کن گهی با سلام و پیامی
کاش این دل نا شکیبای ما
در آن شب عشق و رویای ما
کاش این دل نا شکیبای ما
در آن شب عشق و رویای ما
تا ابد مست و مدهوش از آن باده میشد
چه میشد جهان گر به کام دو دلداده میشد
از آن شب چه ها کشیده ام خدا کند تو هم بدانی
به جز رنج و غم ندیده ام خدا کند تو هم بدانی
از آن شب چه ها کشیده ام خدا کند تو هم بدانی
به جز رنج و غم ندیده ام خدا کند تو هم بدانی
یار کسی شو که قدرت بداند
خاک رهت را به مژگان کشاند
یادش بخیر آن شب خوش که نوشیدم از دست تو جامی
زان شب دگر بی خبر گشتی از عاشق بی سرانجامی
بعد از آن شب دگر مستم و بی خبر
من نیارم به لب غیر نامت کلامی
تو هم یاد ما کن گهی با سلام و پیامی
تو هم یاد ما کن گهی با سلام و پیامی
[/nextpage]
[nextpage title=”ای شب چه بسر داری” ]
متن آهنگ ای شب چه بسر داری
ای شب چه به سر داری
برگو چه خبر داری
از عاشق بیمار
از مردم بیدار
ای شب چه غم افزایی
غم بر سر غم هایی
مرغ سحرت کو؟
عزم سفرت کو؟
چون نام شب آید
جانم به لب آید
شب آید و با او
سوزنده تب آید
شب شد و باز از ماجرای شب
شکوه ها دارم با خدای شب
آن که شب آفریده
سوز و تب آفریده
قصه های شب زنده داریم
بشنو از مرغ بی نوای شب
آنکه شب تا سپیده
آه حسرت کشیده
ز شب مگو که مرغ شب
پی به رازم برده
سوز و سازم دیده
پر زنان چون بختم
از برم رمیده
تو ای تیره شب که سر تا ز پا گناهی
ز جان من نکرده گنه چه خواهی
فروغی نتابد از روزن سپیده
تو ای یوسف سحرگه مگر به چاهی
شب شد و باز از ماجرای شب
شکوه ها دارم با خدای شب
آن که شب آفریده
سوز و تب آفریده
ترسم غروب عمر من طلوع خورشید تو ای شب هجران باشد
ترسم غروب عمر من طلوع خورشید تو ای شب هجران باشد
[/nextpage]
[nextpage title=”گریم دور از رویت” ]
متن آهنگ گریم دور از رویت
گریم دور از رویت های های
لرزم چون گیسویت وای وای
گریم دور از رویت های های
لرزم چون گیسویت وای وای
مدهوشم از غم سرمستم بی می
می سوزم چون گل می نالم چون نی
هر کجا روم تویی تویی در برابرم
آرزوی من بیا بیا یک شب از درم
خون دل نوشم چون دریا جوشم در هوای تو
در شعرم پنهان در اشکم پیدا جلوه های تو
دارم از دل با آن لب پیغامی
لطفی قهری کامی یا دشنامی
گردووووون روزیییییی
با من همرهی کند
کان لـــــــب یک شـــــــب
گرمی با رهی کن
گریم دور از رویت های های
لرزم چون گیسویت وای وای
[/nextpage]
[nextpage title=”نگاهی از دل” ]
متن آهنگ نگاهی از دل
با دلدارم رفتم روزی سوی گلستانی
شاید راحت گردم از این رنج پریشانی
پنهان از هر چشمی گاهی شور و شری دارم
می در ساغر وز غم جان بی خبری دارم
بستانی زیبا بود
بشکفته گل ها بود
سر در آغوش هم
سنبل و مینا بود
طرف چمن هر سو
آب روان در جو
با ناله ای همچون
چنگ نکیسا بود
به چنان گلزاری
غرق تماشا بودم
ز طرب سر تا پا
چشم تمنا بودم
عاشق زاری چون من
تا برسد در گلشن
پا و سر از مستی نشناسد
خاصه به طرف جویی
با صنم گل رویی
رنج و غم هستی نشناسد
به دل می گفتم
با خود از این سنبل ها
برم مستانه
که شاید گیرد
رونق ز بوی گل ها
مرا کاشانه
شد بر من نگران
آن زیبا گل من
گفتا دل چو دهی
بر گل های چمن
چو ظاهر بینان
هرگز مده دل از کف
به رنگ و بویی
چرا می بازی
هر دم دل شیدا را
به عشق رویی
صورت ساز از روز ازل
چشمی باطن داده تو را
تا بشناسی با آن
صورت زیبا را
بر آن شدت عمر گران
در گمگشت باغ جهان
کز چشم دل بینی
سیرت گل ها را
[/nextpage]
بیشتر بخوانید متن ترانه های ماندگار
متن ترانه خاطره انگیر دلقک مهستی
متن ترانه ماندگار دو پنجره از گوگوش
متن ترانه خاطره انگیز رفتم که رفتم مرضیه