متن ترانه افسانه کمتر از دلکش
متن ترانه افسانه کمتر از دلکش
در کنار آشنایان، در میان بی وفایان، گر من بی دل نباشم، شمع هر محفل نباشم
عاشقی دیوانه کمتر، ناله ای مستانه کمتر
آتشی گر برفروزد، گوشه ی کاشانه ی من، نیمه شب از غم بسوزد، جسم چون پروانه ی من
مست و مدهوشی سحرگه، بر در میخانه کمتر
از من بگذر که این، مجنون پی لیلا گرفته، دل از کف داده ای، اکنون ره صحرا گرفته
شعله ور ای عشق رسوا، آمدی تا من بسوزم، آمدی با این همه غم، تا چنین آید به روزم
گر سرآید سوز و سازم، این همه شوق و نیازم، شکوه ای کم، ناله ای کم
قصه ی بی انتهایی، با دو صد افسانه کمتر
در کنار آشنایان، در میان بی وفایان
گر من بی دل نباشم، شمع هر محفل نباشم، عاشقی دیوانه کمتر، ناله ای مستانه کمتر
آتشی گر برفروزد، گوشه ی کاشانه ی من، نیمه شب از غم بسوزد، جسم چون پروانه ی من
مست و مدهوشی سحرگه، بر در میخانه کمتر
از من بگذر که این، مجنون پی لیلا گرفته، دل از کف داده ای، اکنون ره صحرا گرفته
شعله ور ای عشق رسوا، آمدی تا من بسوزم، آمدی با این همه غم، تا چنین آید به روزم
گر سرآید سوز و سازم، این همه شوق و نیازم، شکوه ای کم، ناله ای کم
قصه ی بی انتهایی، با دو صد افسانه کمتر
خوانش ترانه : دلکش