عشق نویسنده و دکلمه پریسا خان بیگی
عشق نویسنده و دکلمه پریسا خان بیگی
نمی دانم چه چیز در درونش وجود دارد.
که مرا هربار بی اختیار تر از قبل می کند.
هوا رو به تاریکی می رفت.
همه جا در سکوتی وصف ناشدنی غرق بود.
پشتش به من بود.
آرام آرام سمتش رفتم.
دستانم را باز کردم و به آغوش کشیدمش
تمام عطرش را درون ریه هایم حبس کردم.
بی صدا نگاهم می کرد.
و من سرشار بودم از ناگفته هایی که تنها برای خودش می توانستم بگویم.
چون آنچنان مرا می فهمید که حس می کردی خودش حرفهایت را زندگی کرده.
باد مرا درون آغوشش هول داد
و من می دیدم چگونه کشیده می شوم، گویی می خواست با وجودش یکی شوم.
موج می زد و مرا با خودش می رقصاند.
کم کم وقتی صدفها روی زانوانم بوسه می زدند
و حسی عجیب اما دلچسب پیداکرده بودم.
فهمیدم بی آنکه اختیارش را داشته باشم.
مرا غرق خودش کرده بود.
چشم بستم تا عمیق تر لمسش کنم.
لبخندی به لبانم نقش بست.
چشمانم برق زد.
با خودم گفتم این حس چقدر شبیه “عشق” است.
آرام آرام بی آنکه بفهمی
تورا باخودش عجین می کند.
به قلبت، چه آرزوها ورویاهایی که آویزان نمی کند.
هر چه بخواهی پایت را از دنیایش بیرون بکشی، این تقلا تورا بیشتر دچارش می کند.
و چاره ای برایت نمی گذارد.
جز آن که بمانی و لبریز از حس مبهمی بشوی
که ندانی تلخ است یا شیرین.
اما یقین داشته باشی که اگر پایت را بیرون بکشی و به تمام جذر ومد احساس، نیشخند بزنی
هیچ از تو نمی ماند.
و پا برهنه ماندن در این صحرای بی عشق، زخم های پی در پی، به دنبال سرابی از آرامش برایت به جای می گذارد.
نویسنده و گوینده : پریسا خان بیگی
تنظیم : سید مصطفی ساداتی
دانلود دکلمه نوشته عشق با صدای نویسنده پریسا خان بیگی
نوشته های کوتاه نویسنده زهرا دباشی
یار جان نویسنده آزاده رمضانی دکلمه آرزو طینت
بانوی وطن نویسنده مونا بلبولی گوینده علیرضا تقی پورکاجی
پنجره ای سمت غروب شاعر محمد جوکار دکلمه نفیسه کلهری
بیوگرافی و شعرهای خارجی
بیوگرافی شاعران نویسندگان ودکلماتورها
Different language of poems