شعر فصل بهار از بانو مینا کاظمی
عشق من معجزه کن فصل بهاران شده است
فصل خندیدن و رقصیدن یاران شده است
توبیا معجزه گرشوبه دلم عشق بریز
گرنیایی به دلم غصه فراوان شده
است
بالبت بوسه ای از جام وجودم تو بگیر
باهمین بوسه ی تو درد که درمان شده
است
دین ودنیای مراگرچه بهم ریخته ای
کافراست این دل من باتو مسلمان شده
است
کاخ احساس مرا رفتن تو ریخت بهم
دل من باغم تو راهی زندان شده است
رفتی و نظم فصول دل من ریخت بهم
بعدکوچ تو دگر فصل زمستان شده است.
به قلم زیبای : مینا کاظمی