نقش عشق از محسن پیری دکلمه لیلی آزاد
گرچه از یار سفر کرده نشان نیست مرا
دربر چَشمِ دلش چهره نهان نیست مرا
زده ام نقش جهان برورق ساده ی عشق
که جزاین در دل آشفته عیان نیست مرا
در دلم هست بسی سایه ی امید ولی
دگر از دوری آن عشق توان نیست مرا
ترک این عاشق مسکین مکن ای مه که
دگر
نوردر دیده ام ای راحت جان نیست مرا
چارفصل است مرا با گل رویت چو بهار
با تو ای سرو روان فصل خزان نیست
مرا
عشق من بهر خدا در سحرم ظاهر شو
که به غیر از تو نگاری به جهان نیست
مرا
به قلم زیبای : محسن پیری
دکلمه : لیلی آزاد
.
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
شعر پاییز از نیما پارسا ( صبا ) دکلمه لیلی آزاد
ای کاش که این شعر بخوانی بروی از شهراد میدری دکلمه زهرا عالمی
چمن خیس خیال شعر و دکلمه از پروانه تقی پور لیالستانی