شعر دفتر شعر لبم شاعر فریدون چگینی (جوانبخت)
شعر دفتر شعر لبم شاعر فریدون چگینی (جوانبخت)
دوباره با لبت بزن , ورق به دفتر لبم
که صفحه صفحه , لب به لب, من از غزل لبالبم
به تازه های شعر خود, سری بزن, بخوان مرا
به نبض واژه جان بده, به لحظه لحظه ی تبم
به لمس من تلاش کن که لرزه لرزه ی تنم
شکسته در خودم مرا, شبیه لرزه های بم
دقایق نبودنت پر از هجوم دلهره
من از صدای تیک و تاک ساعتم معذبم
بار کمرشکن شده نبودنت کنار من
و تازیانه می زند به قامت محدبم
اتاق تنگ و تار من, جهانی از خلأ شده
از آن زمان که رفته ای, اسیر این مکعبم
تو بارش ستاره ای, شهاب شب شکن تویی
بپاش نور نقره ای, به آسمان هر شبم
شاعر : فریدون چگینی (جوانبخت)
بیشتربخوانید بشنوید
دلنوشته زبان عشق نویسنده فریبا الف
اشعار و متن های ادبی کوتاه فهیمه ایرج
شیشه پنجره را باران شست شاعر حمید مصدق دکلمه سمیه
شعر چه کردی شاعر دکتر افشین یداللهی خوانش شعر شییده
شعر هنر زندگی شاعر عبدالحمید بنی اسدی خوانش محمدسعید
بیوگرافی شاعران نویسندگان ودکلماتورهای سایت عشق زیبا
Different language of poems