شعر ارزان فروشان شاعر غزل آرامش خوانش شعر سایه بابایی
شعر ارزان فروشان شاعر غزل آرامش خوانش شعر سایه بابایی
آنان که در بازار، وجدان می فروشند
بی هیچ شرمی عهد و پیمان می فروشند
کالای کم ارزشتری را میل دارند
هر چیز با ارزشتر است،آن می فروشند!
منگ و مردد، حس آبی رنگشان را
در قابی از دستان لرزان می فروشند…
خورشیدشان یک تکه سنگ زرد و زرین
خود را به پایش با دل و جان می فروشند…
قصر طلایی رنگ رویاهایشان را
چون خانه ای از سنگ و سیمان می فروشند
ایشان نمیدانند همتایی ندارد
این گوهری را که به رندان می فروشند
در زرورقهای طلایی رنگ دنیا
کالای کفر و شرک و عصیان می فروشند!
انسانیت گم می شود در چشمهاشان
وقتی که روح خود به شیطان می فروشند…
یا اینکه حتی تاجر پروردگارند!
ایمان و زهد و فقه و عرفان می فروشند!
در قالب عرض ارادت به نبوت
تصویری از معراج ایشان می فروشند!
چه ماهرانه ظلمت افکارشان را
در جامه ی احکام قرآن می فروشند!
خواب شبانگاهانتان را می ربایند
یک بسته کابوس پریشان می فروشند!
این مردم بی پنجره…بی رنگ…بی نور…
افسوس! خود را سخت،ارزان می فروشند..
شاعر : غزل آرامش
خوانش شعر : سایه بابایی
تهیه شده سایت عشق زیبا
..
دانلود دکلمه شعر اجتماعی ارزان فروشان
بیشتر بخوانید … بشنوید …
مجموعه چهار غزل بانو شاعر بهناز پالیزبان
شعر من وتو شيدا مهدی زاده خوانش شعر امید غفاری
خستهام ازاين كوير شاعر قیصرامین پور خوانش سیدیوسف صفوی هیر