شعر غزلم قهر نکن شاعر اشرف السادات کمانی
شعر غزلم قهر نکن شاعر اشرف السادات کمانی
غزلم قهر نکن،من که غزل خوانِ تواَم
من که تا صبحدمان سخت نگهبانِ تواَم
تو بیا لحظه ی بی رنگ مرا رنگین کن
تا سحر رقص کنان لاله ی خندانِ تواَم
تا که دریا به خروش و دل تن ها به سکوت
منم آن آب روان، قطره ی بارانِ تواَم
چون به فردا غزل از خاطره ی خون دارم
چشمه ی آتشم و اشکِ فراوانِ تواَم
دلم از غصّه گرفته ست ترا دارم و بس
سر پناهِ منی و دست به دامانِ تواَم
غزلم حوصله ی قصّه ندارم دیگر
آب از سر برود صخره ی پنهانِ تواَم
شاعر : اشرف السادات کمانی
بیشتر بخوانید, بشنوید اشعار , دلنوشته ها , دکلمه های عاشقانه
اینجا کسی دیگر نمیفهمد نگاهم را از اردشیر هادوی (دکلمه)
اشعار و دست نوشته کوتاه از اکرم علیکایی (ترنم ماه)
شعر بسیار زیبای عشق از الهام حق مراد خان (دکلمه)
غزلی زیبا با نام زمزمه های غزل از غزل سعیدی
شعر بسیار زیبای همرنگ جماعت از امین جهانبخشی