ترس شعر و دکلمه سهیل بختیاری
ترس شعر و دکلمه سهیل بختیاری
من از این دغدغه ها ، اندکی میترسم.
وَ نه از خشمِ خدا ، یا که از همهمه ی تنهایی.
ترسم از مرگ که نیست.
من زِ آینده ی انسان و جهان میترسم…
من نمیترسم از این چرخش بیهوده ی خاک روی زمین،
یا که از گردش ایام و زمان،
من زِ خوابِ همه ی عقربه ها میترسم…
من کمی میترسم،
من اگر پیر شوم،ترسم از آئینه نیست،
نگرانم که نگاهی واسه من ،تَر نشود.
من از این قحطیِ احساس کمی میترسم…
و هراسی به دلم راه ندادم هرگز،که چرا سرد شدی،
من از این قرن یخی، اندکی میترسم…
من کمی میترسم،وَ نه از آخرِ دنیا و یا خشمِ خدا،
من از این فاصله ها اندکی میترسم…
ترسم از مرگ که نیست،
ترسم از آتش نیست،
ترسم از سوختن خاطره های کاغذی ست…
ترسم از سیل که نیست،ترسم از باران است که مبادا بشویَد ،
نقش لبهای تورا بر لبِ فنجانم….
من از این دغدغه ها اندکی میترسم.
من از اینکه تو نمیترسی کمی میترسم.
صبر شاید تا فروکش کند این حسِ درون،
من زِ طغیانِ همین حسِ درون میترسم…..
شعر و دکلمه : سهیل بختیاری
ناظرکیفی : ندا خرسندی
میکس : علی نوری نژاد
دانلود دکلمه
دانلود ویدیو دکلمه
دانلود این شعر به صورت کتاب pdf
بیشتر بخوانید
عمو نوروز نیا اینجا شعر ودکلمه یغما گلرویی
دوست شاعر دکتر افشین یداللهی دکلمه علی ایلکا
رفیق شاعر امید صباغ نو دکلمه علیرضا چولابی
رقص تنهایی شاعر پرستش مددی دکلمه علی برزگر
نامه نفرین شده شاعر احسان افشاری دکلمه دکتر زهرا عالمی