شعر رقص یلدایی شباهنگ شاعر سید عباس صالحی
شعر رقص یلدایی شباهنگ شاعر سید عباس صالحی
خیره در چشمان شب
وعده طلوع شنیدم
از شقایقی که
بر افق
تاریک مشرق کوهستان
نشسته در بهتی مبهم
انتظار سخنی میکشید
در مسیر طولانی شب
ناگهان سکوت
درسایش عبور نسیم
بلندترین فریاد سایه ها را سرداد
و شقایق وحشی
سر نازک بر نسیم چرخاند
و لبخند ملیح زمستانیش
وعده وصال معشوق
را نوید اندوه نمود
بر جان خشکیده لبان عاشق
اینک
لحظه بود
و سکون صبر ماه
در مسیر طولانی شب
شقایق خندان در باد مینگریست
عاشق در تردیدی گنگ
در چشمان شقایق
طلوع عشق را
درتفسیر دوباره آسمان
مرور کرد
آری
شباهنگ
در خیزش دوباره یلدایی اش
سفیر زمستانی
معشوق بود
در ارابه کهنه آسمان
رقص بلند شباهنگ
در یلدای دوباره آسمان
وعده برترمیم میدهد
خاطرات شکسته زمستان را
تا نسیم
در سکوت فراموش شده ایام
ودرمیان
انعکاس لرزان
نور شباهنگ و برکه
زمزمه کند
آخرین وعده های
ناموزون معشوق را
در آغوش آخرین یلدای همیشه گی اش
شاعر : سید عباس صالحی
برای خاطره ای زنده
بیشتر بخوانید بشنوید
شعر شب یلدا شاعر زهرا نعمتی خوانش شعر بانو نجوا
شعر یلدای من شاعر فرهاد شریفی تنظیم خوانش شعر فاطیما
ترانه ی یلدا ترانه سرا نازنین محسنی خوانش فلور فرشچی