شعر پاییز دلتنگی شاعر ناشناس خوانش دکلمه فریبا شکرالهی
شعر پاییز دلتنگی شاعر ناشناس خوانش دکلمه فریبا شکرالهی
پاییز که می شود
انگار از همیشه عاشق ترم
در تمام طول پاییز
نمناکی شب ها را
با تمام منفذهای پوستم
لمس می کنم
وچشمانم همه جا
نقش دیدگان تورا جستجو می کند
پاییز که می شود
همراه برگها رنگ عوض می کنم
زردو نارنجی می شوم و
با باد تا افقی که چشمانت
درآن درخشیدن گرفت
پیش می روم
و مقابلت به رقص درمی آیم
تا آن جا که باور کنی
تمام روزهایی که از پاییز گذشته
تا به امروز
همواره عاشقت بوده ام
پاییز که می شود
بی قراری هایم را در باغچه کوچکی
می کارم و آرام آرام
قطره های باران را
که روزهاست در دامنم جمع کردم
به باغچه می نوشانم
میدانم تا آخر پاییز
تمام بی قراری هایم شکوفه خواهد داد
و با اولین برف زمستان
به بار خواهد نشست
پاییز که می شود
بی آنکه بدانم چرا
بیشتر از همیشه دوستت دارم
و بی آنکه بدانی چرا
دلم بهانه ات را می گیرد
وپاییز امسال….
عشق جنس دیگری دارد و
معشوق خواستنی تر است…
کاش می دانستی!
شاعر : ناشناس
خوانش دکلمه : فریبا شکرالهی
منبع : وبلاگ همنفس
www.rmrm.blogfa.com
دانلود دکلمه شعر پاییز دلتنگی
بیشتر بخوانید, بشنوید اشعار , دلنوشته ها , دکلمه های عاشقانه
دلنوشته زیبای بی خوابی
متن ترانه زیبای می زده از مرضیه
شعر زیبای لبخند شاعر سیمین بهبهانی
متن ترانه ماندگار دو پنجره از گوگوش
متن ترانه خاطره انگیز میخونه از هایده
متن ترانه خاطره انگیز رفتم که رفتم مرضیه
شعر دخترم از علی جوکار دکلمه کاترین صادقپور
داستان خواب گل سرخ از چیستا یثربی با صدای هلن محمدنیا