شعر حوصله می خواست شاعر بانو معصومه صابر
شعر حوصله می خواست شاعر بانو معصومه صابر
حوصله می خواست
که بدون خیال تو دقیقه ها را حل کنم توی لیوان قهوه و سربکشم !
حوصله می خواست
که با خیال تو دقیقه ها را حل کنم توی لیوان قهوه و سر بکشم !
نفس حوصله میخواست بی تو !
کوک بزنم چه را به چه ؟
حوصله می خواست مردن
نمردن
حوصله می خواست …
.
نام مرا
از شاخه ی درخت آویزان کن
و به این همه ابرِ بی حوصله
بگو
ببارند
بگو
نبارند !
حوصله می خواست
بودن !
رفتن
حوصله می خواست …
.
به چشم هایم خیره شو
شده
یک تکه از مرا ببر
اندازه ی یک مشت کوچک
قلبم را
ببر
به جایی که خودم نباشم !
شاعر : معصومه صابر
بیشتر بخوانید, بشنوید اشعار دکلمه های عاشقانه
غزل زخم دلتنگی شاعر خوانش دکلمه بهناز پالیزبان
شعر بی قرار شاعر علی قیصری خوانش دکلمه مریم بختیاری
دلم عجیب بهانه بودنت رامیگیرد نویسنده مهسا سجاد گوینده هلنا
بامن چه کردی علیرضا بهرامی عیسی آبادی دکلمه فریبا شکرالهی