شعر حال من و دل شاعر بهناز پالیزبان
تمام لحظه های من، فنا گشته به پای دل
نمی خواهم بجز یادت کسی را در سرای دل
به زیر چادر شب ها ،اگر دلتنگ دلتنگم
ولی شادم خبر داری ،تو از هر ماجرای دل
خدا هم مانده در حیرت ،به دادم می رسد آیا ؟
گمانم برده از یادش ،مرا حتی خدای دل
دلم امشب پریشان و هوایت میدهد آزار
بیا تا از دل سنگت ، غزل خوانم برای دل
به هر تارِ سرِمویت، چه دل هایی که در خون اند
میفشان طره گیسو را، دراین حال و هوای دل
اگر چه بسترم خالی ،ولی بیمارِ بیمارم
چه آوردی بر احوالم، شده عشقت بلای دل
بیا امشب به دیدارم، بپوشان ظلمت شب را
که در گوش فلک پیچد، صدای های و های دل
شاعر : بهناز پالیزبان
دیگر اشعار شاعران سایت عشق زیبا
شعر حيرانم شاعر امید استیفا
شعر کمی عشق شاعر معصومه صابر
شعر مظهر عشق شاعر بنفشه انصاری (پرتو)