شعر بسیار زیبای قمارباز از یاسمن احمدی
میخواستم سالها
درخانه ی قلبت
ازحنجره خورشید
روبه صورت زبر مردانه ات
حریر بوسه و شعر بتابانم
وتورا
روی تاب موهایم
به هزارو یک شب قصه ها ببرم
توکه حرف میزدی
ساعت چشمانم
روی عقربه لبخند سینه خیز می رفت
گل پیراهنم ریز ریز می خندید
چه لحظه ها که دوست داشتم
باتوبگذرد
مو سفید کنم
اما افسوس
در دستان بازیگرت
من عروسکی بودم
برای
دقیقه هایی که در دود وخماریت
طناب پیچ بیحوصلگی بودی
ومن
بازنده قماربازی
شاهانه ات
بودم …
شاعر :یاسمن احمدی
دیگر اشعار زیبای یاسمن احمدی
شعر بسیار زیبای دست نیافتنی از یاسمن احمدی
شعر کوتاه زیبای تقلب از یاسمن احمدی
شعر زیبای کنارم باش از یاسمن احمدی
شعر زیبای چشمان سیاه از یاسمن احمدی
شعر زیبای عطر موهایت از یاسمن احمدی
شعر بسیار زیبای عطر بوسه از یاسمن احمدی